چاله، بلکه چاه ویل کنایه
یکی از المانهای رفتاری انسان ایرانی، برداشت کنایی از رفتار و حرف دیگران است. این را ما هر روزه با فرکانس بالا در مناسبات اجتماعی شاهدیم. نتیجهی این نوع رفتار هم اغلب،بلکه در همهی موارد، ناراحتی و دلخوری و قهر و چه بسا دعوا و مرافعه است. مثلا" شاهد بودهاید که بیماری که همراهش را برای تسویهحساب به واحد ترخیص فرستادهاید اغلب با بیحوصلگی از شما میخواهد سرمش را بکشید! وقتی به او میگویید: صبر کن عزیزم تا تسویهحسابتان را بیاورند؛ فورا" گارد میگیرد که مگر من میخواهم فرار کنم! یا: مگر ما دزد هستیم! شما به ما توهین کردید! حال مگر از خر شیطان پایین میآید این بیمار یا همراه محترم او؛ هرچه شما صغرا - کبری میچینی که عزیز من! تا زمانی که شما در این بخش هستید و تسویه حساب نکردهاید باید یک رگ باز داشته باشید، چرا که خدای ناکرده یک وقت بدحال میشوید و لازم است تا سریعا" دارویی به شما تزریق شود و در چنین مواقعی رگهای مبارکتان به علت افت فشارخون گموگور میشوند و رگگیری سخت است و وقت طلاست و اگر رگ باز نداشته باشید و مصیبتی اتفاق بیفتد پرستار مسئول است و باید در دادگاه جواب پس بدهد، بلکه در صورت پرواز شما، دست کم شصت میلیون ناقابل بسلفد که این مبلغ تا کم و زیادش برای او 2000 شبکاری آب میخورد!!
بله برداشتهای کنایی از حرف و رفتار دیگران چیز خوبی نیست که ما ایرانیهای محترم مدام مرتکب آن میشویم!