پرستاران

لیلی‌جان!

پنجشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۰، ۰۳:۲۸ ق.ظ

خواننده‌ی محترمی به نام لیلی ذیل پست «مترون کیست. چیست؟» پیامی گذاشته بود که همان جا پاسخ کوتاهی برای آن گذاشتم. امّا از آن جا که احتمال آن می‌رفت که دیگر به کامنت‌های آن پست برنگردد و آن پاسخ را نبیند، عین دیدگاه و پاسخ خود را در این جا مجددا" می‌آورم. خانم لیلی عزیز نوشته‌اند:

«راستش من گذرم اتفاقی به وبلاگ شما افتاد. این مطلب رو که خوندم یه ذره یه جوری شدم. آخه میدونین من مادرم پرستار بود و 9 سال آخر کارش رو هم مترون. مترون یکی از بزرگترین و شلوغ ترین بیمارستان های همین تهران خودمون. برای من که 32 سال شاهد کار صادقانه اش بودم و به عینه دیدم که توی جنگ و ... چه جوری خدمت کرد یه ذره خوندن مطلب شما سخت اومد. چه توی دورانی که پرستار به قول خودش جونیور بود و بعد سینیور شد و سوپروایزر و مترون تنها دغدغه‌اش بیماراش بودن و بس. من شاهد بودم که به  خاطر همکاراش چقدر جلو پزشک‌ها وایمیستاد و از اون طرف هم دیدم که پرستاری رو که با بیخیالی تمام سرم بمبه شده بچه رو توی آی سی یو تغویض نکرده بود از کار بیکار کردو هر قدر همون پرشکایی که شما میگی پا در میونی کردن و آخر سر تهدید، به خاطر حق بیمار کوتاه نیومد. چقدر خوب بود اگه همه رو به یه چوب نرونیم.
متاسفانه ما ایرونی‌ها عادت داریم تا وقتی زیر دستیم بد بالا دستی‌ها رو بگیم و بدشون رو ببینیم و وقتی بالا دستی شدیم زیر دستها رو یادمون بره!»

پاسخ بنده این است که لیلی عزیز! اوّل این که این حرف آخر شما، خود دلیلی در تأیید مدّعای من در پست «مترون کیست، چیست؟» است. بعد هم، من در بالای آن پست نوشته‌ام قریب به اتفاق! این یعنی تعداد کمی هم هستند از مترون‌ها که از جامعه‌ی پرستاری و حقوق آن در مقابل نظام پزشک‌سالار دفاع کرده و اصولا" مسئولان منصفی هستند و البتّه چوب آن را هم می‌خورند؛ اما فقط اندکی، و در این جا مشت نمونه خروار نیست البتّه! و از طرف دیگر منکر این نیستم که اندکی از پرستاران هم هستند که با عرض تأسّف، به وظایف خود در مقابل بیمار خوب عمل نمی‌کنند و یا اصولا" بد عمل می‌کنند و در این جا هم البتّه مشت نمونه‌ی خروار نیست!

بعد هم لیلی عزیز! برای من خیلی جالب است که یک مترون، آن طور که از صحبت تو بر می‌آید بتواند خیلی وقت‌ها جلوی پزشکان بایستد و آن وقت بگذارند باز توی پست خودش بماند و کار کند. در این سیستم متأسّفانه همین که ببینند کسی ریگ زیر دندان است او را ابتدا غیرمستقیم و بعد مستقیم تهدید می‌کنند که با آن‌ها راه بیاید و اگر نیامد فورا" او را کلّه‌پا کرده، یک مترسکِ دست به سینه به جای او می‌نشانند! این یک ادّعای شخصی نیست؛ من هم مثل هر پرستار دیگری همکلاسی‌ها و هم دانشگاهی‌های زیادی دارم که در گوشه و کنار این کشور دارند کار می‌کنند و ما (به طور کلّی پرستاران) بواسطه‌ی روابط دوستانه‌ای که با هم داریم، اغلب از وضعیت پرستاری و مسائل بیمارستان‌ها در کل کشور کم و بیش مطّلع هستیم.

نوشته‌ای: راستی چرا شما پرستارها این‌قدر با دکترها مشکل دارین؟ پست‌های وبلاگ مرا یا نخوانده‌ای  و یا خوب نخوانده‌ای و الّا جواب سئوال تو در آن‌ها به طور روشن وجود دارد و همه چیز بر‌می‌گردد به حق و حقوق؛ که هر کسی وظیفه دارد برای گرفتن آن خودش را به هر دری بزند!

لیلی‌جان من دست مترون‌هایی مثل مادرت را می‌بوسم!

.

۹۰/۰۶/۱۰
... یک پرستار

نظرات  (۵)

۱۰ شهریور ۹۰ ، ۲۲:۳۹ وجیهه وطن خواه
سلام من اولین بارره که گذرم به اینجا خورد و احتمالا دیگه هم بر نمیگردم که حتی جوابتونو بخونمچرا اینقدر منفی؟ما طی 8 سال گذشته به دستاوردای زیادی با سازمان نظام پرستاری رسیدیم بی انصافیه که چشم بروی همشون ببندیم و یا در باره میرزا بیگی اینطور انتقاد کنیم قبول دارم انتقاد خوبه و سازنده ولی این نوشته های شما بشتر به غرض ورزی میمونه تا انتقاد .همیشه یک نفر باید بپا خیزد... فراموش نکنیم اون یک نفر در حیطه نظام میرزابیگی بوده و بس.اگر به حرف زدن باشه که مادربزرگ منم خوب بلده یه جا بشینه و فقظ و فقظ غر بزنه که اینکارتون غلطه یا بلد نیستید کار کنید و ....اگه مرد کارید و قادر به انجام کار بهتر بسم الله وگر نه شمارو بخدا به اونایی که دارند تلاش میکنند انرزی منفی ندید و بگذارید کارشونو بکنند.
پاسخ:
خواهرم! اوّل این که در پیام کوتاه خود،  دست کم سه غلط املایی دارید و نمره‌ی شما با ارفاق می‌شود هفده! کاش شما که این‌قدر مرد و کار بلد هستید، نمره‌ی بهتری می‌گرفتید تا ما معنای دقیق کار بلدی را بفهمیم! گر چه هفده، نمره‌ی بدی هم نیست برای شما، بگذریم... اصولا" ما ایرانی‌ها استحقاق آن را داشته باشیم یا نه، عادت داریم همیشه به‌به و چه‌چه بشنویم و طعم انتقاد، کمی تا قسمتی برایمان مثل زهر هلاهل است؛ به ویژه اگر با چاشنی طنز باشد. بعد هم این که، فردی مثل آقای میرزابیگی در طول هشت سال (مدّت کمی نیست و در یک همچین بازه‌ی زمانی می‌شود چندین کیلوگرم اورانیوم را غنی کرد!) تصدّی ریاست سازمان بالاخره باید کارهای مثبتی هم در کارنامه داشته باشد و نمی‌شود که کارنامه‌اش سفید سفید یا سیاه سیاه باشد که؟ و ما هم بی‌انصاف نیستیم و بابت این خدمات و زحمات از ایشان متشکّر و ممنون هستیم و همین‌جا با فریاد رسا اعلام می‌کنیم که با هیچ کسی از جمله ایشان هیچ مشکل و به تعبیر شما غرض‌ورزی نداریم و دوستشان هم داریم؛ امّا نباید دوستی و انصاف مانع از این بشود که آدم در مقابل ضعف‌ها و کاستی‌ها و رفتارهای غلط و احیانا" بد ساکت بماند.
۱۱ شهریور ۹۰ ، ۲۱:۵۱ وجیهه وطن خواه
گرفتن غلط دیکته ای میشه حاشیهآدمهای بزرگی مثل شما خودشونو مشغول حواشی نمیکنند.
سلام من چند باره که وبتون رو سر می زنم راستش منم یه پرستار طرحی به قول خودشون سربازم و الان دیگه داره میشه 9 ماه که طرحمو شروع کردم و 9 ماه هم دانشجویی کار کردماین قضیه مترون ها هم معضلی واسه خودش چن وقت پیش بخاطر چک نشدن قند یه مریض هایپو گلایسمیک من و دوستم و جن تا اینترن رو بردن کمیته مرگ و میر مریض فوت شده بودکمیته از بنیان ناعادلانه بود چون 6 تا پزشک متخصص و فوق تخصص و 4 تا انترن داخلی در برابر 3 پرستار و مترون بودبماند که اتند های داخلی چقد سر این قضیه داد و بیداد کردن که چک قند وظیفه پرستاره و مای بقولشون سرباز باید با صدای پر اضطراب و ترس حقیقتی رو که داشت با قدرت اتندها برای دفاع از همکاران گرام اینده انکار میشد که چک قند وظیفه انترنه نه پرستار رو میگفتیم تا بعد بخاطر بر زبان اوردن این حقیقت ببینم چه خط و نشان ها برامون کشیده بشههمه اینا یک درد تکراریهاما چیزی که باور نمیشد طرفداری عجیب و مضحک مترون محترم از اتندها و انترن های داخلی بود و زیر لب مرتب تکرار کردن ایشان به متهم بودن پرستاران در چک نکردن قندی که هیچ وقت حداقل در بخش ما وظیفه من پرستار نیست
صد هزاران رحمت به یکی دو اتند خوش انصاف که اخر سر اتهام رو قسیم کردند بین پرستار به خاطر اطلاع ندادن به انترن و انترن به خاطر عدم تحویل درست مریضا  بهم در موقع تعویض شیفتشون وگرنه مترون شاید برای نشون دادن ارادتش به اتندها و انترن ها من و دوستم رو قربانی میکرد و سرمون رو هدیه میداد شاید ازش راضی باشنمتاسفم برای خودم که پرستارم ما قربانی میشیم اما بعید می دونم این سیستم مزخرف هیچ وقت درست بشههمیشه توی همه جا انترن و اتند و رزیدنت رو بر سر من پرستار لیسانسه که انگار مدرک و تحصیلاتم مفت نمی ارزه کوبیدند که ساکت باشانترن های عزیزی که همهیشه دست به گوشیه تا وقت و بی وقت اتند محترمشو از خواب بیدار کنه تا براش اردر بخونه و اینم یاداشت کپی کردنشو رو بکشه یا انترنی که فرض بر سواد و علمش میشه از من پرستار که فرض بر بی سوادی و فقط امپل زنیم میشه بپرسه دگزا چن میلیه یا پلازیل رو چطور میذارن برا مریض یا فشار بچه ای که 7 بوده رو بگیره و بعد بگه 10
یاقند مریضو با گلوکومتر بگیره بعدبگه 833 بود بعد وقتی به دستش نگاه کنی ببینی که بله گلوکومتر و برعکس گرفته و براساسش می خواد پروتکل انسولین هم اجرا کنه!!!!درد ما ها توی این جامعه کم نیست روزی که با خوشحالی کارت بانکیتو چک می کنی ببینم کارانه ریختن بعد تازه متوجه میشی کارانت بجای 230 هزارتومن معمول شده130 هزارتومن !!!! جویا میشی متوجه میشی مسول بخش بخاطر نزدن اتیکت 1 و بیست و پنج صدم ازت نمره کم کرده و پزشک محترمی ماهیانه بدون اینکه ترس ی از کم شدن کارانش داشته باشه 40 میلیون تومن فقط کارانه بحسابش واریز میشهاین یعنی عدالت علی در مملکت ما!!!! ببخشید سرتون رو درد اوردم ولی دیگه واقعا بعضی چیزا ادمو خسته میکننانشاله تمام پرستارای این مملکت همیشه تنشون سالم باشه اجرشون پیش خداست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی