پرستاران

حالا...

يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۰، ۰۶:۰۶ ب.ظ

یه وقتی زندگی برا خودش یه برو بیایی داشت و کلی خوش به حالمون بود! گذشت و زمانی شد که یه چاله چوله‌هایی هم تو راه و رسممون پیدا شد. گذشت و دیگه پیدا کردن چیزای خوب شد آرزو. حالا دیگه کار به جایی رسیده که باس فاتحه‌ی همه چی رو خوند:

الفاتحه!

۹۰/۰۷/۱۰
... یک پرستار

نظرات  (۹)

الفاتحه..این چقدر موجود زشتیه..پرستارا کمی لطیف هم هستن..
سلام خدا قوت منو لایق دونستین لینک کنید .
۰۵ آبان ۹۰ ، ۲۳:۲۱ وجیهه وطن خواه
چقد منفیبخدا از رو تمسخر نمیگم باید یه مشاوره بریزندگی باین زشتی که فکر میکنی نیست اگه این چاله چوله ها نبود که آرمش و خوشی و راحتی معنا نداشت زیبایی با وجود زشتی ‘خوبی با وجود بدی و راحتی با وجود سختیه که معنا پیدا میکنه
۰۵ آبان ۹۰ ، ۲۳:۲۲ وجیهه وطن خواه
چقد منفیبخدا از رو تمسخر نمیگم باید یه مشاوره بریزندگی باین زشتی که فکر میکنی نیست اگه این چاله چوله ها نبود که آرمش و خوشی و راحتی معنا نداشت زیبایی با وجود زشتی ‘خوبی با وجود بدی و راحتی با وجود سختیه که معنا پیدا میکنه
سلام!...سپیدی و سیاهیای مطالبتو دیدم!سیاهیات می چربه!برای همین هم برات متاسفم!...برو خودتو اصلاح کن!
۱۰ آبان ۹۰ ، ۰۰:۲۵ سمیرازوبهانی
... آره ها! اگه مادر بزرگم زنده بود میگفت دوره آخر زمون شده!به روزم...تشریف بیارین
به نظر من هر کسی یه عقیده ای داره و اونم محترمه من که مهندسی شهرسازی میخونمو خوش تیپو خوشگلم که هستم و واقعا شما رو درک نمیکنم خلاصه من شما رو لینک کردم شما هم منو لینک کن یه کم از مطالب من بخون شاید روحیه گرفتی
کاملا موافقموقتی تا آخر یه راهی میری و به دیوار میخوری باید فاتحه خوند...چون خودش به معنای گشایش و حتما یه راه جدید پیش می آید
منم این مدت انقد چاله چوله دیدم که دیگه یادم رفته چه جوری رو زمین صاف راه میرفتیم...والله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی