ما میتوانیم!!
جناب ما، خودمان، که به جهت پارهای ولگردیها – ببخشید! – وبگردیها، برای خود یک پا نخود هر داتکام و داتارگ و و داتآیآری شدهایم، در جایی از نتکافهی مبارک دیدیم که تیتر فرمودهاند: بحران در یک قدمی بیمارستانهای دولتی، و نالیدهاند از عدم پرداخت تعهّدات ۳۰۰۰ میلیارد تومانی دولت به بخش درمان – از محل درآمد ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانهها – و اوضاء اسفبار این مریضخانهها و چه و چهها؛ که این عدد آشنای ۳۰۰۰ میلیارد آن، داغ ما را تازه کرد و بالا و وسط و پایین ما را سوزاند سوزاندنی! امّا با فرونشستن آتش غضب مبارکمان، کمکم این عقل ناقص جانب دولت کامل را گرفت و اصلا” شد سخنگوی آن که:
ایّهاالنّاس! اولا”، ما بیمارستانهای خصوصی، و در اصل، بیمارستانهای خصوصی، ما را دارند و غمی نیست!
ثانیا”، خواب خرگوشی ما، که دولت خدمتگزار باشیم، همان و ورشکستگی و تعطیلی بیمارستانهای ما (دولتی) همان، و این یعنی چوب دو سر طلا: از یک طرف کمک میکند به برآورده شدن دعای وقت و بیوقت مستضعفین و بیبضاعتان: «خدایا جان ما را بستان و راحتمان کن!»، که این البتّه کم خدمتی نیست که ما لطف میفرماییم در حقّ آنها، و از طرف دیگر با حذف این قشر، ما جامعهای خواهیم داشت هر چه بیشتر، یکدست و متوسّع(!) با انسانهایی قوی، توانمند و بالاتر از طبقهی متوسّط، که این هم خودش افتخاری دیگر است در کارنامهی وزین ما.
ثالثا”، اصلا” کی گفته قانون اساسی وحی مُنزل است و تأمین سلامت ملّت بر طبق اصول آن بر عهدهی مای دولت. بخش بهداشت و درمان، باتلاقِ دیلاقیست که هر چه بودجه در آن میریزیم معلوم نیست چه میشود؟ بالاخره، باید یکی این باتلاق بودجهخور را بخشکاند یا نه؟ بگم؟ بگم؟ بابا، ما خودمان – خودِ خودمان – میتوانیم! بعله! ما میتوانیم!