پرستاران

وجنات سینما و سیما و صدا ...

شنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۰، ۰۴:۳۰ ق.ظ

بالاخره ما لطف فرموده و باور کردیم که این مسئولین موجود در بیمارستان‌ها کمی تا قسمتی ببو تشریف دارند! چطور؟

آقا هر چی فیلم و سریال می‌سازند که لوکیشن آن بیمارستانه، پُره از سوتی! یارو مرگ مغزیه، بدون ای تی تی رو تخته و به زندگی‌ش ادامه می‌ده!!  یا مثلا" دکتره، یه دیالوگایی براش گذاشتن که از دهن مش‌اسمال و آق‌قلی قیلون‌کش هم در نمی‌آد. عجب جوک‌هایی می‌سازن، آدم حسابی خنده‌ش می‌گیره! از احیا کردن بیمار فقط این رو یاد گرفتن نشون بدن که پدال‌های دی سی شوک رو بذارن رو سینه‌ی بیمار و اونم نیم متر بپره تو هوا! یا پرستاره همه‌ش داره دنبال دکتره می‌دوه و انگاری ... یا خنده‌دارتر، پرستار رو اغلب با سرنگ و آمپول زدن میارن جلو دوربین! (یه پسرخاله دارم فوق لیسانس فن‌آوری اطلاعاته. یه‌بار ازم پرسید: چیکار می‌کنی؟ هنوز تو بیمارستانی؟ گفتم: آره. پرستار آی سی یوم. گفت: آها، سوزن می‌زنی؟!!)

تو یه فیلم دیگه می‌بینی همراه بیماره راحت بدون گان می‌ره تو آی سی یو و ساعت‌ها بالای سر مریضش می‌شینه! لباساشون! لباساشون: رنگ مقنعه‌ی آشپزه و توزیع کننده غذا تو بخش‌ها و دکتره و پرستاره و بهیاره و کمک بهیاره و کارگره و رختشوره و ... همه یه رنگه و جالبه که اغلب سورمه‌ایه! اغلب همه پرستارا رو توی استیشن عبوس و اخمو نشون می‌دن که زورشون میاد جواب ارباب رجوع رو بدن و هزارتا سکانس از این بدتر. همین دیشب پزشکه برای این که ستایش رو که شدیدا" نگران بچه‌هاش بود و می‌خواست سریعا" اونا رو ملاقات کنه، با یه  سیلی ناقابل آروم کرد!!

عرض کردم مسئولینِ ببو، چون فیلمنامه‌نویس که اغلب تو این زمینه‌ها شوت شوته و خوشبختانه یا بدبختانه  این زحمت رو به خودش نمی‌ده که بره با چهارتا آدم این‌کاره توی بیمارستان مشورت کنه و درست بنویسه. البته اگه بخواد یه فیلم مذهبی بسازه مجبوره این کار رو بکنه و می‌ره با چندتا کارشناس مذهبی درباره فیلمنامه‌ش مشورت می‌کنه، درستش هم همینه؛ امّا وقتی می‌خواد یه سکانس بیمارستانی رو بنویسه، انگار می‌خواد آب‌دوغ‌خیار بخوره! زمانی هم که کارگردان میاد فیلم رو بسازه آقایان مسئول در بیمارستان اجازه می‌دن تو محیط کارِ اونا هر چیز آشغالی به نام فیلم و فیلمنامه ساخته بشه و آبروی جامعه‌ی درمانی بره زیر سئوال؛ آخه همین چیزاس که وقتی از رسانه‌ی پر مخاطبی مثل تلویزیون پخش می‌شه، به نگرش مردم درباره‌ی بیمارستان و کارکنان آن شکل می‌ده و کمّ و کیف انتظارات و توقعات اونا رو از نظام درمان تعیین می‌کنه. به خودم می‌گم ما که با خودمون این حرفا رو نداریم، باشه بسازن مفت چنگشون، امّا اگه دست بر قضا یه خارجی – کسی که سریال‌های قوی و منطقی و خوش‌ساختی مثل «پرستاران» رو ساخته یا دیده - این فیلم‌ها و سریال‌های در پیتی پر از خبط  ایرانی رو ببینه، درباره نظام درمان و سلامت ما چه قضاوتی می‌کنه؟

۹۰/۰۵/۰۱
... یک پرستار

نظرات  (۹)

سلام! موافقم. از ایده تا اجرا هزار و یک مصیبت وجود دارد.
زدی تو برجکا!
سلامما که این دم و دستگاه ها رو که می گی نمی شناسیم و در این زمینه کاملا یه بیننده عامی هستیم ولی خوب در زمینه نشون دادن رفتار پزشکا و پرستارا و برخی از موارد تو سکانسهای بیمارستان متوجه کاستی ها می شیم.
اینو خوب اومدی همکار!
چه بگویم؟ سخنی نیستمی وزد از سر امید، نسیمی؛لیک تا زمزمه ای ساز کنددر همه خلوت صحرابه رهشنارونی نیستچه بگویم؟ سخنی نیست***پشت درهای فرو بستهشب از دشنه و دشمن پربه کنج اندیشیخاموشنشسته ستبام ها زیرفشار شبکج،کوچهاز آمدو رفت شب بد چشم سمجخسته ست***چه بگویم ؟ سخنی نیستدر همه خلوت این شهر،آواجز زموشی که دراند کفنینیستوندر این ظلمت جاجزسیا نوحه شو مرده زنینیستورنسیمی جنبدبه رهش نجوا رانارونی نیستچه بگویم؟سخنی نیست...سروده احمد شاملوچشمه ریگی | http://blog.cheshmehregi.com
۰۱ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۰۶ مامان سیلوانا
کار از قضاوت گذشته گلم . اوضاع خیلی وخیم تر از این حرفهاست .راستی سلام ، مامان سیلوانا هستم .
بابا این تلویزیون کمپلت سوتیه..تو خونه خودت رو کثیف نکن....
سلام دوست عزیز به موضوع خوبی اشاره کردی..سیلی زدن دکتر به یه همخراه مریض دچار استرس زیاد واقعا کار غیر عاقلانه ای بود و مسخره..از پرستارای ایرانی برجهایی ساختن به اسم زهر مار ..در صورتی که کادر پزشکی متعهد ما دارن از جونشون مایه میذارن مخصوصا توی شبایی که میری پشت پنجره بیمارستان وایمیستی میبینی شهر آروم خوابیده و بعد زیر لب آروم میگی:خدایا از من قبول کن این خدمتو..بوسه میزنم به دست کلیه کادر پزشکی بیمارستانها که قلبشون مث روپوششون سفیده..
۰۷ مرداد ۹۰ ، ۲۳:۲۹ خانم پرستار
یادمه توی یکی از همین سریالای آبکی ماه رمضان ، پرستار رو کرد به دکتر گفت آقای دکتر قند مریض بالاست . چیکار کنیم؟آقای دکتر هم فرمودند ده سی سی انسولین بهش بزنید!!این مقدار انسولین برای کشتن تمام مریضای بیمارستان کافیه .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی